او مرا به یکی از این کلاسها برد. کلاس با همخوانی گروهی ترانهٔ محبوب "چرا زاده شدم" که دربارهٔ مفهوم زندگی بود، شروع شد. زندانیها تشویق میشدند که همراه با یکدیگر آواز بخوانند. بعضی از آنها حسابی به هیجان آمده بودند.
یازاوا میگوید:"ما آواز میخوانیم تا به آنها نشان دهیم زندگی واقعی بیرون زندان است و خوشبختی هم آنجاست اما هنوز خیلی از آنها فکر میکنند زندگی در زندان بهتر است و به اینجا برمیگردند".
مایکل نیومن اینطور استدلال میکند که بسیار بهتر و خیلی هم ارزانتر خواهد بود اگر بدون هزینههای گران دادگاه و مراحل قضایی و توقیف و حبس، فقط از سالمندان نگهداری کنیم.
او میگوید: "ما نمونهای از دهکدهٔ بازنشستگان در یک مجموعهٔ اقتصادی بزرگ ارائه دادیم که در آن مستمری بگیران فقط با پرداخت نیمی از مستمری خود، خوراک و رفتوآمد و بهداشت و درمان رایگان دریافت میکردند و همراه با ساکنان دیگر مجتمع برنامههای آوازخوانی و بازیهای دیگر داشتند و تا حدود زیادی هم آزاد بودند، اینکار حتماً از هزینههایی که اکنون دولت متقبل میشود، کمتر برایش هزینه خواهد داشت".
او همچنین پیشنهاد میدهد که دادگاههای ژاپن برای دزدیهای کوچک مجازاتهای سبکتری در نظر بگیرند و از مجازاتهای عجیبوغریبی که جرم و مجازات با هم تناسبی ندارند، خودداری کنند".
او در گزارش خود در سال ۲۰۱۶ نوشت "سارق یک ساندویچ ۲۰۰ ینی (دو دلار) با دو سال مجازات حبس صورتحساب مالیاتی به مبلغ ۸.۴ میلیون ین (برابر۷۵ هزار دلار) روی دست دولت خواهد گذاشت.
ممکن است این مثالی فرضی باشد، اما من مجرم سالمندی را ملاقات کردم که ماجرایی مشابه همین داشت. او برای دومین بار دزدی و به جرم دزدیدن یک شیشه فلفل به ارزش ۲،۵۰ پوند محکوم به دو سال حبس شده بود.
و از موریو موچیزوکی، که وظیفهٔ امنیت ۳۰۰۰ واحد خردهفروشی را در ژاپن برعهده دارد، شنیدم که دادگاهها مدام بر دزدان فروشگاهها سختتر میگیرند.
ماسایوکی شو، مسئول خدمات زندانهای ژاپن میگوید:"حتی اگر یک تکه نان دزدیده باشند، در دادگاه تصمیم گرفته میشود که بهتر است آنها را به زندان بفرستند و در زندان ما باید به آنها یاد بدهیم که چگونه بدون ارتکاب جرم در جامعه زندگی کنند".